تفاوت بازاریابی و تبلیغات
شما هم وقتی کلمات “بازاریابی” و “تبلیغات” را میشنوید، فکر می کنید یکی هستند؟ حتی برخی از بازاریابان این کلمات را به جای هم به کار می برند و بازاریابی را تبلیغات میدانند و بالعکس. اما حقیقت این است که این دو مفهوم با اینکه به هم مرتبط هستند اما کاملاً متفاوت از هم اند.
دانستن تفاوت این دو کلمه شاید مهمترین چیزی نباشد که شما به عنوان یک بازاریاب باید از آن آگاه باشید، اما زمانی که با مشتریان خود یا مدیران بین بخشی صحبت میکنید، اهمیتش نمایان خواهد شد. با توانایی تعریف واضح بازاریابی و همچنین تفاوت آن با تبلیغات، در نهایت میتوانید گفتگوهای سازندهتری پیرامون موضوعات ایجاد کرده و جلسات را دقیقتر و موثرتر برگزار کنید.
برای بررسی بهتر تفاوت بازاریابی و تبلیغات در این مقاله، بگذارید با چند تعریف بحث را ادامه دهیم:
بازاریابی چیست؟
در اصل، بازاریابی فرآیند مداومی است که برای اطمینان از اینکه محصول یا خدمات شما برای بازار و خریداران هدف جذاب خواهد بود یا نه، برنامهریزی میشود. به همین دلیل می توان گفت، بازاریابی فرآیند بسیار پیچیدهای برای هر کسب و کاری است. به عنوان مثال، ممکن است شامل بازاریابی رابطهمند باشد، جایی که شما باید رابطه حرفهای خود را با مشتریان و رقبا تقویت کرده و به کمک تیزرهای تبلیغاتی مخاطبان بیشتری را به سمت کسب و کار خود بکشانید. حتی ممکن است نیاز داشته باشید امتیازات رضایت مشتری خود را دوبرابر کنید، مشتریان خود را به برند خود وفادار نگه دارید و بتوانید به خوبی خدمات پس از فروش و پشتیبانی موثری را ارائه دهید.
آمیخته بازاریابی
بازاریابی شبیه به آشپزی است، موارد و اجزای مختلف با مقادیر مناسب با یکدیگر ترکیب میشوند تا بهترین پیشنهادهای قابل عرضه برای محصول و خدمات را بوجود آورند. پس بازاریابی اصطلاحی گستردهتر از آنچه تصورش را میکنیم، است و ممکن است به برخی از اساسیترین جنبههای ساخت و رشد یک تجارت اشاره کند. اصطلاح «آمیخته بازاریابی»که اولین بار توسط نیل بوردن ابداع شد در ابتدا ۴ پی (4P) اصلی را شامل بود که عبارت اند از« ۱. محصول -۲. مکان – ۳. ترویج – ۴. قیمت» و بعدها ۳ پی دیگر« ۵. مردم – ۶. روند – ۷. شواهد فیزیکی» به آن اضافه شده و ۷پی (7P) بازاریابی را تشکیل دادند:
1) محصول (Product):
خدمات یا محصولی که کسب و کار شما ارائه داده و به مخاطب عرضه میکند تا نیازها و خواستههای خاص مشتریان هدف کسب و کار شما را برطرف کند.
2) قیمت (Price):
مشتریان چقدر برای دریافت محصول یا خدمات شما پرداخت خواهند کرد؟ قیمتنهایی محصول و خدمات به تعیین میزان سودآوری کسب و کار شما نیز کمک میکند.
3) مکان (Place):
به طور کلی بگوییم، کسب و کارتان کلیک خور است یا پاخور یا زنگ خور؟ اینکه مشتریان شما از کجا و چگونه میتوانند محصولات و خدمات شما را پیدا کنند و به آنها دسترسی داشته باشند، از جمله خرده فروشی یا فروشندگان، توزیع، نمایندگیها و موارد اینچنینی در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
4) ترویج یا تبلیغات (Promotion):
نحوه ارتباط کسب و کار شما با مزایا و کاربردهای محصول تولیدی یا خدماتی که ارائه میدهید و روشی که برای معرفی آن به مخاطب برای جلب نظر او انتخاب کرده اید، در این بخش رخ نمایان میکند.
5) مردم(People):
خدمات کسب و کار شما توسط چه کسی به مخاطبین ارائه میشود. هر کسب و کاری باید برای ارائه خدمات به مشتریان خود به افراد واجد شرایط و شایسته تکیه کند.
6) روند کاری (Process):
عملیات استانداردی که تیم شما از آن پیروی میکنند تا به مشتریان نشان دهند ؛ هنگام خرید محصولات یا دریافت خدمات دقیقاً چه چیزی دریافت خواهند کرد.
7) شواهد فیزیکی(Physical evidence):
مشتری شما چه سود ملموسی را به عنوان بخشی از خدمات شما دریافت خواهد کرد؟ به عنوان مثال، اگر شما یک آژانس تبلیغاتی دارید، شواهد فیزیکی ممکن است نتایجی باشد که کمپینهای شما برای اعداد خرید و فروش مشتریان ارائه کرده است.
لازم به ذکر است تا آگاه باشید؛ ۳پی دیگری که بعدها با پیشرفت کسب و کارها به ۴پی ابتدایی آمیخته بازاریابی اضافه شد، بیشتر برای کسب و کارهای که بر ارائه خدمت تمرکز دارند، کاربرد دارد نه فروش محصولات.
تبلیغات چیست؟
حالا به سراغ تبلیغات برویم، تبلیغات را میتوان زیرمجموعهای از بازاریابی در نظر گرفت. زیرا اکثر فعالیتهایی که در جهت افزایش درآمد و بیشتر دیده شدن برند و محصول خود انجام میدهید در نهایت از هدف اصلی بازاریابی شما پشتیبانی میکند. مانند تبلیغات بومی، تبلیغات آنلاین، پستهای حمایت شده از لینکدین، تبلیغات پیش از پخش یوتیوب و مواردی از این قبیل.
پس می توان گفت تبلیغات عمدتاً شامل انواع بازاریابی پولی است. با اینکه این تبلیغات به طور خاص برای تبلیغ پیشنهادات کسبوکار شما از طریق محتوای پولی به کار گرفته میشوند اما علاوه بر آن، تبلیغات میتواند شامل فعالیتهایی مانند ایجاد کمپینهای خلاقانه جدید برای مجموعههای فصلی، تعیین مکان قرار دادن تبلیغات و جمعآوری اطلاعات و دادههای مربوط به هدف نهایی کار باشد.
برخی دیگر از فعالیت های تبلیغاتی عبارتند از:
§ ساخت برند(برندینگ) برای افزایش شهرت کسب و کار شما:
آگاهسازی مشتریان از اینکه نیازها و خواستههای برآورده نشدهای دارند که کسب و کار شما میتواند تامین کننده آنها باشد.
§ ایجاد سرنخ و فروش بیشتر با کمپینهای جدید:
با استفاده از بنرهای تبلیغاتی و پستهای رسانههای اجتماعی به افراد بیشتری دسترسی پیدا کرده و مخاطبان بیشتری را با کسب و کار خود آشنا کنید.
§ با استفاده از داستان سرایی مزایای محصول یا خدمات خود را برجسته کنی:
اگر بازاریابی از طریق عناصری مانند بیانیه موقعیت یا بیان چشمانداز به ما بگوید پیام برند چیست، در ادامه تیم تبلیغات هم میتواند با قرار دادن آن در مقابل دید مصرفکننده باعث زنده شدن پیام ارسالی شده و بازدهی مثبتی در جهت افزایش مخاطب هدف ایجاد کند. همینطور بسیاری از فعالیتهای خلاقانه تیم بازاریابی در جهت جذب بیشتری مشتری، تحت تاثیر تبلیغات قرار میگیرند، مانند ایجاد کمپین، کپیبرداری، تصاویر، ویدئوها و موارد مشابه آن.
در دنیای امروزی که بازاریابی مدرن بازدهی بیشتری دارد، پس توجه داشته باشید که قبل از اینکه بخواهید فعالیتی را در بخش تبلیغات شروع کنید، باید بسیاری از فعالیتهای بازاریابی مانند برندسازی، تحقیقات بازار، موقعیتیابی، قیمتگذاری و موارد مشابه را به درستی بررسی کرده و روند پیشرفت آن را در دستور کاری خود قرار دهید.
۶ تفاوت کلیدی بین بازاریابی و تبلیغات
اکنون که تفاوت های اساسی بین بازاریابی و تبلیغات را درک کردیم، بیایید ۶ تفاوت کلیدی آنها را بررسی کنیم. در پایان این مقاله، می توانید به وضوح درک کنید که این دو اصطلاح مرتبط به هم در اصل چگونه متفاوت میشوند.
1. مسئولیت ها
ü بازاریابی :
- تلاش در جهت سودآوری از ابتدا تا انتها فرآیندهای کسب و کار
- برندینگ
- شناسایی، تحلیل و ردیابی عملکرد رقبا
- مدیریت ارتباط با مشتری
- حفط ارتباط مفید و بازدهی مثبت در همکاری مشترک بین بخشهای مختلف
- تحقیق بازار و تدوین استراتژی
- مدیریت بودجه و بازده سرمایه گذاری (ROI)
ü تبلیغات :
- شناخت مشتری هدف و تحلیل رفتار آنها
- طراحی استراتژی و طرحهای تبلیغاتی مناسب کسب و کار
- ارتباطات رسانهای گسترده با تیمهای تبلیغاتی دیگر و منابع کارآمد
- مدیریت تحقیقات و تولید ایدههای خلاقانه و نوین
- ارتباط مستمر با مشتریان جذب شده در جهت آطلاع رسانی و تبدیل آنها به مشتری دائم
2. هدف
در حالی که هم بازاریابی و هم تبلیغات در نهایت هدف کلی مشترکی دارند تا اطمینان حاصل شود که یک کسب و کار از طریق فروش مداوم، سودآور باقی میماند، اما آن تمایل دارند از چند جهت منحرف شوند که به شرح زیر است.
ü بازاریابی :
- تولید سرنخ : جلب نظر مخاطب به بخش خاصی از کسب و کار
- جذب مشتری جدید
- حفظ مشتری فعلی
- حفظ فرآیند ثابت برندسازی
- مدیریت و ایجاد فرصتهای فروش و فروش متقابل(مثل یکی بخر دوتا ببر)
- توسعه و بروزرسانی محصول و خدمات
- تحلیل و بررسی دائمی نتایج
ü تبلیغات :
- جذب خریداران جدید
- اطلاعرسانی یا یادآوری به مشتریان فعلی در مورد وجود برند شما
- متقاعد کردن مشتریان برای خرید از طریق تبلیغات
- راضی و خوشنود نگه داشتن مشتریها
- قوی نگه داشتن تصویر برند
- تثبیت جایگاه کسب و کار خود به عنوان بهترین گزینه در میان رقبای دیگر بازار
- ایجاد انگیزه در مشتریان فعلی برای تکرار خرید از برند شما
.تکنیک های مورد استفاده
از آنجایی که بازاریابی و تبلیغات اهداف جزئی متفاوتی دارند، جای تعجب نیست که از تکنیکهای متفاوتی برای رسیدن به اهداف مذکور استفاده میکنند.
ü بازاریابی:
- بازاریابی درونگرا: استفاده از استراتژیهای ارگانیک برای جذب مشتریان خود به کسب و کارتان.
- بازاریابی محتوا: تولید محتوا در شبکههای مجازی، پلتفرمهای انلاین و سایتها
- بهینه سازی موتور جستجو(Seo) : رسیدن به رتبههای بالای سرچ گوگل
- بازاریابی ایمیلی
- بازاریابی وابسته: ارتباطات و مشارکت با افراد قابل اعتماد و بدرد بخور
ü تبلیغات:
- تبلیغات سنتی: به عنوان مثال چاپ، تلویزیون یا رادیو
- تبلیغات خرده فروشی: به عنوان مثال بازاریابی قفسه و مواد تبلیغاتی در فروشگاه
- تبلیغات دیجیتال: به عنوان مثال تبلیغات در رسانههای اجتماعی، بازاریابی ویدئویی، پیوند محتوا، پست مهمان و غیره.
- تبلیغات بومی، به عنوان مثال نوشتن یک پست وبلاگ بومی و محدود به مخاطبین خاص
- تبلیغات بیلبورد
- تبلیغات موبایل در اپلیکیشنها
4. سرمایه گذاری مورد نیاز
ü تبلیغات:
از آنجایی که تبلیغات بیشتر اشاره به تبلیغات پولی دارد، انتظار میرود از فعالیتهای بازاریابی پرهزینه تر بوده و نیاز به سرمایه گذاری بیشتری داشته باشد. مقدار این هزینه به افرادی که برای اجرای برنامههای تبلیغاتی خود بکار میگیرید و استراتژی که تدوین کردهاید، بستگی خواهد داشت. از جمله افراد تاثیر گذار در تیم تبلیغات میتوان به؛ نیروی فریلنسر، پیمانکار و آژانسهایی که کمپینهای خود را با شما ایجاد، برنامهریزی و گزارش میدهند، اشاره کرد.
اگر قصد دارید با استفاده از استعدادهای داخلی تبلیغ کنید، باید با افرادی مانند استراتژیستها، خریداران رسانهها، کپی رایترها، ویراستاران ویدئو و مواردی از این دست همکاری کنید. همچنین سرمایهگذاری که صرف تبلیغات میشود از اهمیت بالایی برخوردار است و باید به دنبال جذب سرمایهگذار مطمئن و ریسکپذیر باشید.
البته هزینه واقعی و اصلی، همان تبلیغات شماست. هر پلتفرم تبلیغاتی، از تلویزیون گرفته تا رسانههای اجتماعی، هزینه خاص خود را برای قرار دادن تبلیغات شما در پلتفرم خود دارد. در نهایت بازدهی که از تبلیغات هدفمند و برنامهریزی شده میگیرید، محرک شما برای ادامه کار خواهد بود.
ü بازاریابی:
از طرف دیگر اما؛ فعالیتهای بازاریابی شامل موارد دیگری مانند: برندسازی، تحقیقات مشتری و تدوین استراتژی میشود، پس هزینههای بازاریابی به طور کلی ممکن است موقعیتها و ابزارهای مختلفی را پوشش دهد که برای حمایت از اهداف بازاریابی تعیین شده، مورد نیاز خواهد بود.
برای مثال می توان به استخدام مدیران محصول، مدیران برند، مدیران فروش، یا تحلیلگران پژوهشی اشاره کرد که میتوانند تضمینی بر بازدهی مثبت فعالیتهای بازاریابی کسب و کار شما باشند.
مثلا اگر کسبوکارتان در حال برنامهریزی برای تغییر نام تجاری در آیندهای نزدیک است، ممکن است بخش بزرگی از بودجه بازاریابی شما به تحقیق و توسعه برای تغییر برند اختصاص داده شود، همراه با هزینههای بعدی تا مطمئن شوید بازار از تلاشهای شما برای تغییر نام تجاری آگاه است. همچنین، سرمایه گذاریهای بازاریابی میتواند شامل نرمافزارها و ابزارهای مختلفی باشد که برای پشتیبانی از سایر فعالیتهای بازاریابی مانند سئو و تولید محتوا به آن نیاز دارید. این ممکن است شامل ارائه دهندگان بازاریابی ایمیلی، نرمافزار بازاریابی ارجاعی یا شرکتهای تحقیقاتی برای انجام تحقیقات کلمات کلیدی و گزارش دقیق مشتری باشند.
5. تخمین موفقیت
هم در بازاریابی و هم در تبلیغات، کسب و کار شما باید تحلیلهای اطلاعاتی را در صدر برنامه کاری خود نگه داشته و آن را مدیریت کند. انجام این کار سودآوری را در بلندمدت تضمین میکند، حتی اگر سرمایهگذاری بالایی صورت گرفته باشد.
در ادامه نمونههایی از معیارهای مختلف موفقیت در بازاریابی و تبلیغات را عنوان میکنیم:
ü بازاریابی:
- امتیاز خالص تبلیغات
- رضایت مشتری
- ارزش طول عمر مشتری
- درآمد فروش دورهای و سالانه
- سهم بازار
ü تبلیغات:
- بازگشت سرمایه یا هزینه تبلیغات (ROAS)
- ریچ و ایمپرشن (Reach and Impressions): تعداد دفعاتی که در معرض دید کاربر قرار میگیرید و تعداد کلیک هایی که دریافت میکنید
- اینگیجمنت (Engagement): نحوه تعامل مشتری با برند
- فرآیندهای جذب مشتری
6.ایجاد نتایج
در نهایت، بیایید ببینیم چه مدت طول میکشد تا هر کدام از این دو مولفه برای کسب و کار شما نتایج مطلوبتان را ایجاد کنند. به یاد داشته باشید که تبلیغات بخشی از بازاریابی است، بنابراین باید منطقی باشد که تبلیغات برای برند شما نتایج و بازدهی سریعتری خواهد داشت، در حالی که فعالیتهای بازاریابی بلندمدتتر است و آینده برند شما را میسازد.
کمپینهای تبلیغاتی را به عنوان دوره خاصی مثلا یک ماهه برای نظارت بر نتایج در نظر بگیرید که نتیجه آن را بعد از یکماه خواهید دید. در همین حال به بازاریابی به عنوان یک فرآیند مادام العمر نگاه کنید. کسب و کار و نام تجاری شما نیز همانطور که مشتریان و روندهای بازار شما نیز تکامل مییابند، رشد خواهد کرد. در نهایت همواره تلاش کنید سلامت برند، درک مشتری، و مجموع همه کمپینهای تبلیغاتی و بازاریابی کسب و کار خود را بررسی کنید تا به درستی ببینید که تلاشهای مداوم شما چقدر خوب پیش میرود و چه نتایجی برایت به ارمغان آورده است و بتوانید یک نمونه بیزینس پلن مناسب و پربازده برای کسب و کار خود تدوین کنید.
کلام آخر
فقط به این دلیل که تبلیغات و بازاریابی دو روی یک سکه به نظر میرسند به این معنی نیست که آنها یکی و یکسان هستند. در این مقاله تفاوتهای کلی و جزئی این دو مفهوم را بیان کردیم تا شما، شرکت و مشتریانتان بتوانید هنگام برنامهریزی و نظارت بر تلاشهای بازاریابی و تبلیغات، مکالمات سازندهتر و هدفمندی در جهت جذب مخاطب بیشتر داشته باشید.
نظرات کاربران (0) ارسال نظر